مناجات شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰
صوت کامل مراسم مناجات خوانی حاج منصور ارضی شب یازدهم 11 ماه مبارک رمضان ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ مسجد ارک تهران همراه متن شعر معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد
معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد
بال پرواز مرا بست زمین گیرم کرد
روزگاری دل با معرفتی بود مرا
چه شد آخر که خطا این همه دلگیرم کرد
عملم رنگ قبولی نگرفت از بس که
نفس سرگرم ریا کردن و تزویرم کرد
حب دنیا عقب انداخت مرا در طلبت
حب اغیار مرا در قل و زنجیرم کرد
خواب دیدم که نجف رفتم و صحن علی ام
ریخت اشکم به روی گونه و تعبیرم کرد
مرتضی وضع مرا تاب نیاورد و خودش
پدرانه به سویم آمد و تطهیرم کرد
سال ها ریزه خور خان خدیجه شده ام
کرمش بر سر این سفره نمک گیرم کرد
تشنه ام شد جگرم سوخت گفت آه حسین
اقتدا بر جگرم ناله شب گیرم کرد
اولین بار حرم بر در باب القبله
نظر فاطمه در خیر سرازیرم کرد
هیچ جا دلم آرام نشد جز حرمش
دیدن کرببلا از همه جا سیرم کرد
چه کنم دست خودم نیست نسوزم ز غمش
روضه تشنگی اش زود مرا پیرم کرد
فکر آن پیکر و ده مرکب و نعل تازه
روز و شب و در نظرم آمد و درگیرم کرد
مسند نشین عالم بالا خدیجه
فخر قریش و همدم طاها خدیجه
ام الائمه مادر زهرا خدیجه
مادربزرگ زینب کبری خدیجه
اسلام مدیون ، مدیون اسلام خدیجه است
هر جا علی گفتیم پیغام خدیجه است
با جان و با دل جور دلبر را کشیده
با شانه اش بار پیمبر را کشیده
با چشم گریان آب کوثر را کشیده
با نور ایمان نور حیدر را کشیده
آن گونه که تسبیح با نخ سودمند است
دین خدا هم با خدیجه سربلند است
او که همان اول به داد غم رسیده
وقت گدایی یادش افتادم رسیده
از برکت او خرجی ما هم رسیده
با نیت خیرش به ما پرچم رسیده
تحریم کردند از شقاوت مرد او را
دیدند نزدیکان بیبی ترد او را
هی مسخره کردند آه سر او را
مرد نفهمیدند اصلا درد او را
آن بانویی که کنیه ام المومنین داشت
مثل امیرالمومنین درد دین داشت
صدیقه شد زهرا پس از مادر که رفته
زهرا به مادر رفته پشت در که رفته
حتما علی را دیده بی لشکر که رفته
مثل علی آنجا شده حیدر که رفته
انداختند او را کنار در که می سوخت
می سوخت او هم با علی حیدر که می سوخت