آسمون تاریکه کوچه مون باریکه
مداحی محمد حسین حدادیان به مناسبت ایام فاطمیه و عزاداری حضرت فاطمه زهرا (س) متن شعر آسمون تاریکه کوچه مون باریکه میگیره دست هامو بی حیا نزدیکه
آسمون تاریکه کوچه مون باریکه میگیره دست هامو بی حیا نزدیکه
من روضه خون مادرم من پسر بزرگترم بین کوچه ها شکست غرور علی پرورم
نمیزنن به خدا کبوتر رو نمیزنن گل یاس حیدر رو نمیزنن نمیزنن جلو بچه مادر رو نمیزنن
مگه دست بر میداشت مادرم افتاد زد، چقدر بهم بر خورد سر مادرم داد زد
من گریه میکنم زیاد که دیگه به یادم نیاد مادرم رو زد بی هوا خدا برا هیچکس نخواهد
نمیزنن نفس پیمبر رو نمیزنن یه شکسته پیکر رو نمیزنن نمیزنن جلو بچه مادر رو نمیزنن
مادرم از اون روز دیگه تا میبینه روضه ها مکشوفه روضه ها سنگینه
من بعد اون روزها حالا ناله ها میزنم برا روضه ای که مادرم گفته برام از کربلا
نمیزنن یه سه ساله دخترو نمیزنن نمیزنن بچه های حیدر رو نمیزنن به خدا یه خواهر رو نمیزنن
یه روز میبینی از آبله ها میگم به بابا یه روز میبینی از ابر چشام میگم به بابام
کشیدی منو تو بازار شام میگم به بابام، میگم به بابام چه جوری رسیدیم
میگم به بابام مو هامو کشیدی، یه روز میبینی با بغض گلوم میگم به عموم
کشیدی گوشم رو بین حجوم میگم به عموم، با چوب رو لبها زدی روبروم میگم به عموم
میگم به عموم که معجر رو برد، میگم به عموم یتیم گیر آورد
نخور جلو چشم بچه ها آب میبینه رباب
سر علی رو نبند با تناب میبینه رباب
سرش رو نیار تو بزم شراب ...
لالایی علی لالایی علی لای لای
دو دستم را به زیر آب بردم، پسرم حلالم کن نبودی آب خوردم