روزی که شکستند غرور پدرش را
دانلود صوتی مداحی واحد روزی که شکستند غرور پدرش را با نوای حاج محمود کریمی شب دوم عزاداری فاطمیه اول با متن شعر نوحه در آذر ۱۴۰۲ هیئت رایة العباس (ع) چیذر
روزی که شکستند غرور پدرش را
در کوچه بریدند همه برگ و برش را
با خنده گذشتند از این مرد و ندیدند
وقت گذر از کوچه دو تا چشم ترش را
میخواست نفس تازه کند از نفس افتاد
آورد به خانه تن بی بال و پرش را
هرچند که در کوچه قدش حکم عصا داشت
زان روز دگر راست نکرده کمرش را
این روضه جان کندن امثال من و توست
گفتند نمیدید دگر دور و برش را
تنها به حسن داد نشان مادر سادات
در راه رسیدن به حرم زخم سرش را
هر روز انیس نگرانی علی بود
پر کرد غم فاطمه شب تا سحرش را
از خیمه غارت زده اش آه چه گویم
بردند شبانه زره اش را سپرش را
عمری ست که دندان به جگر داشته این مرد
حالا شده وقتش که ببیند اثرش را
امروز که جای علی و فاطمه خالی ست
بر دامن زینب بگذارید سرش را
ای وای به من از جگر عمه سادات
او دید فقط لخته خون جگرش را
سخت است به والله به تصویر کشیدن
سوز نفس آخر و وقت سفرش را
یک روز شکستند سر مادر و یک روز
با سنگ شکستند سر گل پسرش را